فان پاتوق
پاتوقی برای همه با هر سلیقه ای ...
| ||
|
اس ام اس های دلشکسته
بنویس ای سنگتراش عاقبت شدم فداش ، بنویس تا بدونه عمرمو دادم براش..
كسی رامگر ازسنگ باشد كه بگذاركسی دلتتنگ باشد برگ از درخت خسته شده *پاییز همش بهونست بودیم و کسی پاس نمیداشت که هستیم باشد که نباشیم و بدانند که بودیم ز کویت رفتم و الماس ِ طاقت بر شکستم برو با یار ِ خود بنشین که من بارِ سفر بستم که بعد ِ رفتنم جانا هزار افسوس خواهی خورد فلانی یار ِ خوبی بود و من ،قدرش ندانستم گرچه دوست نمیخرد ما را به ریالی ولی نفروشم تار مویش به جهانی وقتی دلمو شکستی حس کردم بیشتر دوستت دارم چون حالا دلم چندین تیکه داشت که هر کدوم جداگونه دوستت داشت.. فکر میکردم که برام یه رفیق و همدمی تو کویر آرزو باران رحمتی به گمونم آخر عاشقای عالمی بذار راحتت کنم >>> فکر میکردم آدمی...!!!! چقدر سخته کسی رو که دوستش داری نتونی بهش بگی که دوستش داری وچقدر بده که کسی تورو دوست داشته باشه واینو نتونه بهت بگه. چقدر سخته تو چشای کسی که تمام عشقت رو ازت دزدید وبجاش یه زخم همیشگیرو قلبت هدیه داد زول بزنیوبجای اینکه لبریز کنید و نفرت شی حس کنی که هنوز هم دوسش داری. چقدر سخته دلت بخواد سرتو باز به دیواری تکیه بدی که یبار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده. چقدر سخته تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی اما وقتی دیدیش هیچیزی بجز سلام نتونی بگی. چقدر سخته وقتی که پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه اما مجبور بشی بخندی تا نفهمه که هنوز دوسش داری. چقدر سخته گل آرزوهاتو تو باغ دیگری ببینی و هزار بار خودتو بشکنی و اونوقت آروم زیر لب بگی گل من باغچهء نو مبارک آرزو دارم شبی عاشق شوی آرزو دارم بفهمی درد را تلخی برخوردهای سرد را میرسد روزی كه بی من لحظه ها را سركنی میرسد روزی كه مرگ عشق را باور كنی میرسد روزی كه شبها در كنار عكس من نامه های كهنه ام را مو به مو ازبر كنی نظرات شما عزیزان: [ یک شنبه 30 بهمن 1390
] [ 13:55 ] [ احسان اشرفی ] |